English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3968 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recursive equations U معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
transpose U بطرف دیگر معادله بردن
transposes U بطرف دیگر معادله بردن
transposing U بطرف دیگر معادله بردن
transposition U انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
quantity equation of exchange U یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
equations U معادله
equation U معادله
virial equation U معادله ویریال
rate equation U معادله سرعت
reaction equation U معادله واکنش
gas equation U معادله گاز
tax equation U معادله مالیاتی
tax equation U معادله مالیات
tetrad equation U معادله چهارعنصری
three moment equation U معادله سه لنگری
inhomogeneous equation U معادله غیرهمگن
redundant equation U معادله اضافی
redundant equation U معادله زائد
linear equation U معادله خطی
regression equation U معادله برگشت
dimensions U معادله ابعادی
continuity equation U معادله پیوستگی
equation U معادله [ریاضی]
equation solving U حل معادله [ریاضی]
equations U معادله همچندی
boltzmann equation U معادله بولتسمان
boundary equation U معادله حدی
bragg's equation U معادله براگ
laplace's equation U معادله لاپلاس
berthelot equation U معادله برتلو
hartree equation U معادله هارتری
equation U معادله همچندی
behavioral equation U معادله کرداری
characteristic equation U معادله مشخصه
behavioral equation U معادله رفتاری
transformer equation U معادله ترانسفورماتور
dimension U معادله ابعادی
field equation U معادله ی میدان
equation typesetting U درج معادله
wierl equation U معادله ویرل
maxwell equation U معادله ماکسول
saha's equation U معادله ساها
differential equation U معادله دیفرانسیل
differential equation U معادله فاضلهای
energy equation U معادله انرژی
empirical equation U معادله تجربی
dispersion equation U معادله پاشندگی
equates U معادله ساختن
dirac equation U معادله دیراک
moment equation U معادله لنگر
equated U معادله ساختن
state equation U معادله حالتی
definitional equation U معادله تعریفی
regression equation U معادله رگرسیون
equation of state U معادله حالت
equation of equinoxes U معادله اعتدالین
simple equation U معادله خطی
equate U معادله ساختن
difference equation U معادله تفاضلی
de broglie equation U معادله دوبروی
nerst equation U معادله نرنست
saving equation U معادله پس انداز
potential equation U معادله پتانسیل
wave equation U معادله موج
schrodinger equation U معادله شرودینگر
quadratic form U معادله درجه دوم
differential equation U معادله دیفرانسیل [ریاضی]
momentum equation U معادله مقدار حرکت
quasi linear equation U معادله شبه خطی
quantum wave equation U معادله کوانتومی موج
equation of continuity U معادله همبستگی جریان
clapeyron clausius equation U معادله کلازیوس- کلاپیرون
reaction equation U معادله عکس العمل
quadratic e quation U معادله درجه دوم
quadratic equation U معادله درجه دوم
partial differential equation U معادله دیفرانسیل جزیی
quadratic equation U معادله درجه دو [ریاضی]
van der waals equation U معادله وان در والس
equation of motion U معادله حرکت [فیزیک]
clausius clapeyron equation U معادله کلازیوس- کلاپیرون
van der waals equation of state U معادله حالت وان در والس
ordinary differential equation [ODE] U معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
partial differential equation [PDE] U معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
occupation franchise U حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
quantity equation U معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
richardson dushmann equation U قانون ریچاردسن- داشمان معادله ریچاردسن- داشمان
child langmuir equation U معادله چایلد- لنگمیور قانون چایلد- لنگمیور
changed U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
change U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
changing U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
changes U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
i do not wish it otherwise U جور دیگر باشد نمیخواهم
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
prosyllogism U قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
virgin wool U [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
meniscus U شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
embedded code U مثل تصویر درون متن یا فایل دیگر باشد
except as otherwise provided U مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
buzz U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
homograph U کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
jump instruction U موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
pass on <idiom> U رد کردن چیزی که دیگر
loses U نداشتن چیزی دیگر پس از این
lose U نداشتن چیزی دیگر پس از این
to p on one thing to another U چیزی را به چیز دیگر انداختن
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
interchanging U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
exchange U دادن چیزی به جای چیز دیگر
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
She turned the conversation to another subject. U او [زن] موضوع را [به چیزی دیگر] عوض کرد.
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
interchange U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
interchanged U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
interchanges U جابجا کردن چیزی با چیز دیگر
exchanged U دادن چیزی به جای چیز دیگر
substitution U جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر
intruders U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
intruder U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
exchanging U دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchanges U دادن چیزی به جای چیز دیگر
crutch U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
crutches U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
data interchange format U استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
carry U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
superimpose U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
alternative U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
superimposing U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
substitute U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
substituted U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimposes U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
carrying U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
substituting U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
alternatives U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
changer U وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
carried U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carries U حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
inclusive U چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
fiefdom U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
fiefdoms U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
pseudomorph U جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
factors U چیزی که مهم است یا روی چیز دیگر اثردارد
factor U چیزی که مهم است یا روی چیز دیگر اثردارد
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر باشد
to lose track [of] U فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
hereditaments U هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
long shot <idiom> U شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
ingrowth U رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
to suggest it is appropriate to do so [matter] U پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
unmoderated list U لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
pocket piece U سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
to pair somebody off [up] with somebody U کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1popsicle
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com